تولد نوزاد کوچک ممکن است در روابط والدین با فرزند اول اختلال ایجاد کرده و باعث ایجاد تغییراتی در رفتار کودک شود.زیرا زمانی که فرزند دوم متولد می شود، میزان اقتدار و قدرت فرزند ارشد خانواده کمتر شده و او به اجبار برای جلب توجه والدین و ارضای نیاز وابستگی، با عضو جدید خانواده رقابت می کند.حسادت فرزند اول به فرزند دوم موضوع طبیعی و رایجی است اما شیوه مدیریت والدین می تواند این حس را کمتر یا بیشتر کند و عدم توجه به تغییرات رفتاری کودکان پس از تولد فرزند دوم، می تواند به صدمه دیدن سلامت روان کودک منجر شود.
اختلاف سنی مناسب
اگر فاصله بین تولد فرزند دوم و اول زیر 3 سال باشد باعث می شود فرزند اول از لحاظ روانی آسیب ببیند. مادر به دلیل بارداری و تولد فرزند دوم از نظر روانی، عاطفی یا حتی تغذیه نمی تواند توجه کافی به فرزند اول خود داشته باشد و قادر به ایجاد فضای مناسبی برای رشد فرزند اولش نخواهد بود.
اما گر فاصله سنی بین کودک اول و دوم بالای 3 سال باشد فرزند اول به یک پختگی و در اثر آن به شناخت بیشتری از خود رسیده است. در نتیجه این موضوع به مادر کمک می کند فرزند دوم خود را با مشکل های کمتری به دنیا بیاورد، اما باید این نکته را هم بپذیریم که حسادت یکی از موضوعات طبیعی در فرزند اول محسوب می شود که خواه ناخواه به وجود خواهد آمد اما نوع رفتار والدین به خصوص مادر می تواند روی تعدیل و تقلیل این حس تاثیر داشته باشد.
زمانیکه اختلاف بین فرزندان بیشتر از 5 سال باشد مشکل های دیگری ایجاد می شود. برای مثال فرض کنید فرزند اول در مقطع ابتدایی و فرزند دوم در مقطع پیش دبستانی است. فرزند دوم ممکن است بی اجازه به وسایل فرزند اول دست بزند و باعث آزار او شود که در این شرایط نوع تعامل والدین می تواند این حساسیت ها و بروز حسادت را کاهش دهد. اگر والدین در جواب اعتراض فرزند اول جملاتی مثل «برادر یا خواهرت از تو کوچک تر است و عیبی ندارد که این کار را انجام داده» یا «اسباب بازی است را به برادر یا خواهرت بده چون او کوچک است» و... را به زبان بیاورند باعث بروز حسادت در فرزند اولشان خواهند شد.
چنین واکنش هایی این برداشت را در فرزند اول به وجود خواهد آورد که والدینش خواهر یا برادر کوچک تر را بیشتر از او دوست دارند و بین آن 2 فرق گذشته اند. این نوع برخورد والدین باعث می شود فرزند اول حس ناخوشایندی نسبت به خودش داشته باشد. در این شرایط بین فرزند اول و دوم رقابتی برای جلب نظر والدین به وجود خواهد آمد و چه بسا باعث ایجاد بحث و چالش بین فرزندان شود. اگر فرزند دوم وارد مرز فرزند اول شد و فرزند اول اعتراض کرد، والدین باید به خوبی این فضاها را مدیریت و تعامل بین فرزندان را بیشتر کنند و مانع حسادت بین آنها شوند.
آسیبپذیری فرزند اول
اصولا فرزند اول بیشتر از فرزندان دیگر آسیب می بیند زیرا والدین تجربه ای ندارند و فرزند اول را با آزمون و خطا تربیت می کنند، اما والدین به صورت مطلق در اختیار فرزند اول هستند و درواقع فرزند اول مرکز ثقل خانواده محسوب می شود. حالا در نظر بگیرید در چنین فضایی رقیبی برای فرزند اول، یعنی فرزند دوم به دنیا بیاید. فرزند اول که تا دیروز بیشترین توجه شامل حال او بود حالا باید محبت و توجه والدین را با خواهر یا برادر جدیدش تقسیم کند. او که تا به حال چنین تجربه هایی نداشته به حسادت با فرزند دوم می پردازد، اما اگر این حسادت به وسیله والدین مدیریت و کنترل نشود باعث تولید خشم در فرزند اول خواهد شد.
بعضی از والدین برای اینکه چنین مشکل هایی در فرزند اول آنها به وجود نیاید شروع به محبت زیاد و توجه بیش از حد به فرزند اولشان می کنند که این کار اشتباه است. گاهی والدین هیچ اطلاعاتی به فرزند اول خود در زمینه تولد فرزند دوم و نیازهای او نمی دهند و فرزندشان را ناآگاه نگه می دارند، اما وقتی تولد فرزند دوم نزدیک و فرزند اول متوجه این موضوع می شود، دانستن این موضوع باعث ایجاد ضربه روانی در او خواهد شد. در این فضا والدین با پنهانکاری و توجه بیش از حد به فرزند اولشان مرتکب 2 خطای بزرگ شده اند.
آگاهی دادن به کودک
راهکار درست، دادن اطلاعات به فرزند اول است یعنی والدین قبل از اینکه تصمیم به بارداری بگیرند خوب است با کودک در این مورد صحبت کنند. درواقع، باید برای کودک توضیح داد که با تولد خواهر یا برادری که در راه است ممکن است توجه و محبت والدین به اندازه فعلی نباشد چون برادر یا خواهر به توجه و کمک والدین نیاز دارد.
در واقع، باید کودک را از شرایطی که قرار است ایجاد شود، آگاه کنیم. از جمله کارهایی که می توان انجام داد سهیم کردن کودک در مراقبت و نگهداری فرزند دوم است. درواقع، با دادن مسئولیت هایی به فرزند اول او را در تولد فرزند دوم سهیم کنیم. برای مثال از کودک می خواهیم که چیدمان اتاق فرزند دوم را بر عهده بگیرد تا احساس حسادت به حداقل ممکن برسد. این یک راهکار برای مدیریت ارتباط بین فرزند اول با دوم است.
دور نکردن کودکان از یکدیگر
هرگز سعی نکنید فرزند اول را از فرزند دوم دور کنید. بسیاری از والدین با تصور اینکه فرزند اول ممکن است به فرزند دوم آسیب برساند فرزند دوم را از او دور نگه می دارند که این کار به هیچ وجه درست نیست و باعث بروز حسادت در فرزند اول خواهد شد.
مادر با تولد فرزند دوم همچنان باید نوع ارتباط فرزند اول با دوم را مدیریت کند یعنی کماکان مسئولیت هایی را به فرزند اول در خصوص نگهداری و مراقبت از فرزند دوم بدهد تا تعامل بین فرزند اول و دوم را بیشتر کند. وقتی فرزند دوم به یک سالگی رسید لازم است از اتاق والدین جدا شود. در 6 ماه اول لازم است کودک کنار والدین بخوابد، در 6 ماهه دوم توصیه می شود کودک در تختی مجزا اما همچنان در اتاق خواب والدین خود باشد و اما در 6 ماه سوم بهتر است کودک از اتاق والدین خارج شود و در اتاق فرزند اول بخوابد.
این کار به فضای ارتباطی بین فرزند اول و دوم کمک بخواهد کرد. معمولا فرزند اول ممکن است این حس را داشته باشد در شرایطی که فرزند دوم کنار والدینش خوابیده، او به نوعی تنها رها شده و به همین دلیل خود را تنها رها شده و به همین دلیل خود را تنها حس می کند و حس حسادت در او ایجاد می شود، بنابراین قبل از اینکه باعث بروز چنین حس هایی در فرزند اول شویم لازم است در مورد چنین شرایطی برای فرزند اول شفاف سازی کنیم و برایش توضیح دهیم در چند ماه اول برحسب نیازهای فرزند دوم لازم است او کنار والدین بخوابد. با این کار حساسیت ها را به حداقل خواهیم رساند.